گله ای از خواستگاران

سلام به دوستان وبلاگی خوبم!

ممنون از نظراتتون و راهنمایی هاتون و فحش و فضیحت هایی که گاهی برام مینویسید...

یه نکته در مورد بحث ظاهر تو خواستگاری ها بگم....

بنظرمن خیلی اهمیت داره اینکه دو طرف برای هم زیبا یا جذاب باشن. یعنی اگه اینطوری نباشه اصلا بهتره ازدواج نکنن. اما این مساله یه حدی هم داره. اینکه بخوای اول کاری مامانت رو بفرستی اندام دختر رو محک بزنه خیلی کار کثیفی به نظر میرسه. یعنی داری رسما به دختره میگی اول جسمت مهمه بعد اخلاقت و شعورت. بنظر من همون حدی که اجازه داری ببینی ( حالا با هر پوششی که دخترخانم داره) کافیه. صورت معلومه، قد هم معلومه، چاقی و لاغری هم در یه حدی معلومه! حالا میخوای مادرت رو بفرستی در مورد برجستگیهای دخترخانم برات خبر بیاره بعدم لابد بشینه واست اندامش رو توصیف کنه؟ ( الان که دارم مینویسم از تصورش چندشم میشه) بنظر من حتی اگه یه نفر خیلی رو این چیزهای حساسه، این جلسه ی زنونه باید تو جلسات سوم- چهارم خواستگاری انجام بشه. دخترخانم هم لطف کنه و حق بده و همکاری کنه.  


خواستگار محترم!

من شخصا هزار بار تن به این جلسه اول تحقیرآمیز دادم. تو این ده سال چند بار چیتان پیتان کرده باشم برای خانواده هایی که پاشون رو از در گذاشتن داخل فهمیدم مناسب ما نیستن خوبه؟ چند روز وقت گذاشته باشم واسه خواستگارهایی که مادر رو فرستادن و یه جلسه وقت ما رو گرفتن و جلسه ی بعد اومدن و اونقدر کریه یا گنده بودن که نتونستم نگاهشون کنم خوبه؟ انصاف خوب چیزیه. هم اینکه شما میای تو خونه ی دختر، خونه و دکوراسیون و کتاب خانه و تزیینات و اتاق دختر و ... رو میبینی کلیییی تو شناخت جلویی! من تو این ده سال حتی خونه ی یه خواستگار هم نرفتم! ( فقط یه بار مامان و بابام رفتند.) پس به اندازه ی کافی برای شناخت جلو هستی، این یه مورد رو بنداز عقب که ارزشت برای خانواده ی دختر بالا بره. بعدم اینکه اگه بحث اندام دختره، بدون که خانمها اگه بعد از ازدواج تغییر نکنن صد در صد بعد از زایمان تغییر میکنن و این حساسیت شما تا یه حدی مسخره ست.


دلم پره! امروز فهمیدم که تو جلسه ی پارسال معلمها بحث سر چاقی و لاغری من بوده!!! معلم عربی برام تعریف کرده که پارسال کلی به معلم ادبیات راهنمایی ( که بدون دعوت برای دید زدن من تشریف آورده بودن منزلمون) توضیح داده که لباس من یقه ش طوری بوده که چاق نشونم میداده. می خوام بالا بیارم رو این حرفها و رو این آدمها. بحث الانم نیست. از همون ده سال پیش که لاغر مردنی بودم تا همین الان که 4-5 کیلو اضافه کردم حالم همینه. الان خواستگارهای من بالای 30 سالن! مردهای بزرگ! شک ندارم با مردی ازدواج نخواهم کرد که جلسه اول مادرش رو فرستاده باشه واسه گرفتن آمار سایز من! چه لاغر باشم چه چاق! چه لاغر بخواد چه چاق! چه لاغر باشه چه چاق!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد