روزشمار - هفته ی دوم



راستش این هفته هم کاری از پیش نبردم تقریبا!!


برنامه ی مشهدمون برای هفته ی آینده اوکی شد.


رفتم خرید. با مامان و داداشی...


با بابا می رم همایشی که قراره بهش جایزه بدن!


دارم به شدت رو پروژه پایان دوره کار میکنم که شرش کنده شه.


کارم بگی نگی تصویب شد. البته هر کی ندونه خودم میدونم چقدر گسسته بود و چقدر باگ داره. اما یه پسری به اسم پیمان گفته درستش میکنم. اگه بتونه و کار برسه دست کارفرما و اونم به بدبختی تایید کنه و دوباره معلوم نیست دست چند نفر بیفته، حدود 180 تومن درآمد داره که باید بین 10 نفر تقسیم شه

واسه پول کار نکردم. واسه کمک به دوستم کار کردم. اما اگه پولشو بدن خوشحال میشم!


5شنبه عید غدیره و از اونجایی که تهران مجلس جشن برگزار نمیشه مامان اینا دارن میرن لواسوون!


پرم از انگیزه. اما کلی کار نکره پیش میاد و نمیذاره متمرکز باشم.

حتی نمیدونم باید دقیقا از امام رضا چی بخوام؟!

اصلا نمیدونم الان روم میشه برم پیشش؟!

من که کلا فقط موقع کنکور باهاشون دوست میشم!





نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد