ع ش م - قبل از جلسه 5

سلام! 

یه دوست جدیدی گفتن که آخر این خواستگار من که حالا دلم نمیاد بهش بگم ملحد چی شد؟

والا ما هنوز مشغولیم... تا حالا 4 جلسه برگزار شده

جلسه اول پسره و مادر ش اومدن

جلسه دوم و سوم اومد دنبلم رفتیم کافه

جلسه چهارم مامان و خواهرش زنونه اومدن

جلسه ی پنجم هم قراره دو-سه روز دیگه تنهایی بیاد خونه با بابا و مامانم ملاقات داشته باشه. که البته منم حضور دارم و باید قبلش آماده بشیم که چی بگیم و چی بشنویم( بنظر من این خیلی جلسه ی مهمیه، چون ممکنه پسره از بابام خوشش نیاد- بابا هم از پسره )


در کل مورد خوبیه، ظاهرش، خانواده ش،  تحصیلاتش، میزان احساساتی و منطقی بودنش، هدف دار بودنش، مطالعه داشتنش، شیطنتهاش، شعور و نجابتش و .... اما ما واقعا از نظر مذهبی مثل زمین و آسمونیم. اگه این جلسه به خوبی و خوشی تموم بشه دو تا برنامه دارم . یکی اینکه برم پیش یه خانم مشاور که مذهبی هم هست. یکی اینکه برم پیش یه آقایی مه ع ش م رو میشناسه و باهاش صحبت کنم.



نظرات 3 + ارسال نظر
خانومگل شنبه 4 دی‌ماه سال 1395 ساعت 10:27 ب.ظ

عزیزم من یه موردی داشتم که شرایطش عالیه عالی بود یعنی بهترنی خواستگارم تا اون موقع بود ولی متاسفانه می گفت به دلیل ساعت زیاد روز توی کشوری که زندگی میکنم روزه نمیگیرم و نماز می خونم ولی اگر کارم زیاد باشه و...نمی خونم.مشروب هم میگف دوس ندارم ولی بین همکارا یا استادا اگه مجبور بشم میخورم.راستش من ردش کردم ولی فکر نمیکنم مورد تو اینطوری باشه خیلی خفیف تره درسته؟

واااای چقدر قرار گرفتن تو این وضعیت سخته اما بنظر من کار درست رو شما انجام دادین
خفیفتر بود ولی تفاوتمون زیاد بود...نمیشد زندگی کرد.....

پروانه سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1395 ساعت 11:33 ق.ظ

سلام عزیزم خیلی برات خوشحالم امیدوارم بهترین و عاشقانه ترین زندگی در انتظارت باشه.

سلاااام
ممنون از لطفتون...
برام دعا کنید...این مورد هم نشد!

خانومگل جمعه 10 دی‌ماه سال 1395 ساعت 11:11 ق.ظ http://www.dokhtareemrooz-hamsarefarda-mamanepasfarda.blogsky.com

کامنتا رو خوندم نوشتی نشد؟؟؟؟چرا آخه؟؟؟؟؟؟

نشد! قسمت نبود انگار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد