امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

شعر اول: 

 

 

بیا بیا گل نرگس که بی وفای تو نیست
همان که گفته "نیا"، آن "نیا" برای تو نیست
بیا بیا گل نرگس غلط بگفته کسی
دلش گرفته به والله که بی ولای تو نیست
بیا بیا گل نرگس فدای آمدنت
شفای دل! به دلم کس دمی به جای تو نیست
بیا بیا گل نرگس اگرچه اشک دو چشم
بریختم سر راهت ولی به پای تو نیست
بیا بیا گل نرگس که طبع ما شکفد

به گاه آمدنت شعر بی رضای تو نیست
بیا بیا گل نرگس که چشم های به راه
سپید شد ز غم هجر! آن عبای تو نیست؟ 

  

جوابیه:  

  

نیا نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست
دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی
هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست

نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع
که شهر ما نه مُحیای گامهای تو نیست

نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما
هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند
قسم به نام و نهادت دلی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه
کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست

نیا نیا گل نرگس بدان و آگه باش
که جای سجده گه ِ ما هنوز مال تو نیست

نیا نیا گل نرگس به مادرت زهرا
کسی برای شهادت به کربلای تو نیست

نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست
ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا
برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست

نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها
به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست

نیا نیا گل نرگس به جان تشنه عشق
دعا دعای ظهور است ولی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به مجلس ندبه
که ندبه ، ندبه خرقه است و پایگاه تو نیست

نیا نیا گل نرگس دعای عهد کجاست؟
نه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست

نیا نیا گل نرگس که حرف من . . . « میعاد » 

فقط بیان ِ سرابی ست که انتظار تو نیست

 

 

پینوشت: به امید ظهورش

خداحافظی کنیم

 

 این بار یا بمان و نرو یا برو نیا

تا کی همیشه سست خداحافظی کنیم

من خسته ام از این همه تکرار یک مسیر

اینک بمان درست خداحافظی کنیم

می خواستم جواب سلام از تو بشنوم

حالا که میل توست خداحافظی کنیم

وقتی که دست مان یکی و قلبمان دوتاست

باید که دست شست ، خداحافظی کنیم

وقتی سلام بوی رفاقت نمی دهد

بهتر که در نخست خداحافظی کنیم

هز طور مایلی تلفن میل یا پیام

یا از طریق پست خداحافظی کنیم 

 

که عاشقم

 

 

زیباییت برای خودت، من که عاشقم 

به داشتن اگر نه، به دیدم که عاشقم 

حالا مرا ورق بزن و فکر کن به من 

تردید و احتمال نه، قطعا که عاشقم 

دیوانه شو شبیه غزل های مولوی 

فریاد کن به کوی و به برزن که عاشقم 

فال مرا ز خواجه نه، از مولوی بگیر 

تن تن تتن تتن تتتن تن که عاشقم 

شاعر شوم؟ سماع کنم؟ گریه سر دهم؟ 

اصلا بگو به دوست و دشمن که عاشقم! 

این برگه وصیتم، این نامه، این غزل 

دیگر چه حاجتی است به گفتن که عاشقم 

با خون دل نوشته ام این بار نامه را 

انی کتبتوا قصتوا شوقا، که عاشقم 

این مرد عاشق است اگرچه برای او 

سخت است اعتراف به یک زن که عاشقم !!!  

 

 

  

  منبع: کتاب الواح صلح از محمدسعید میرزایی

 

شکست...

وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست
عهد و پیمانی که روزی با دلت بستم شکست

ناگهان- دریا! تو را دیدم حواسم پرت شد
کوزه ام بی اختیار افتاد از دستم شکست

در دلم فریاد زد فرهاد و کوهستان شنید
هی صدا در کوه،هی "من عاشقت هستم" شکست

بعد ِ تو آیینه های شعر سنگم میزنند
دل به هر آیینه،هر آیینه ایی بستم شکست

عشق زانو زد غرور گام هایم خرد شد
قامتم وقتی به اندوه تو پیوستم شکست

وقتی از چشم تو افتادم نمیدانم چه شد
پیش رویت آنچه را یک عمر نشکستم شکست

 

 

از : زنده یاد نجمه زارع